گزیده طنز عبید زاكانی
گزیده طنز عبید زاكانی
بر در عفو تو، ما بی سر و پایان چو عبید
تا تهی دست نباشیم، گناه آوردیم
عبید زاكانی
اگر چه گرایش به شوخ طبعی و انواع آن در ادب فارسی، تقریباً به اندازه تاریخ ادبیات فارسی قدمت دارد، اما تا قرن هشتم و ظهور عبید زاكانی، طنزپرداز حرفهای به معنای امروزی و متعارف آن نداشتهایم و با قدری تسامح عبید زاكانی را میتوان پدر طنز فارسی دانست.در نوشتههای شوخطبعانه عبید، خواننده با معجونی از طنز و هزل و هجو و فكاهه روبهرو است. عبید زاكانی در سرودهها و نوشتههای طنزآمیز خود كوشیده است با برشمردن واقعیتهای تلخ روزگار خود به زبانی شیرین، آیینهای شفاف در برابر فساد اخلاقی، حماقتها، بیتدبیریها و مظالم رجال و مردم عصر خود كه دوره استیلای مغول بر ایران بوده، قرار دهد.در این گزیده نمونههایی طنزآمیز از كلیات عبید زاكانی (به تصحیح و مقدمه استاد زنده یاد عباس اقبال آشتیانی) استخراج شده است:

ادامه مطلب